بیژن کامکار نوازنده و خواننده موسیقی سنتی ایرانی و از اعضای گروه کامکارها است که در سال 1328 در سنندج متولد شد. خانواده هنری کامکار 7 برادر و یک خواهر هستند که همگی زیر نظر پدرخانواده ، حسن کامکار که نظامی و موسیقیدان و نوازنده ویولن بود با موسیقی آشنا شدند. او با ساز تنبک از کودکی شروع کرد سپس رفته رفته به یادگیری همه سازهای دف، سنتور، پشنگ، آکاردئون، ملودیکا، تار و حتی گیتار پرداخت. او ردیف موسیقی استاد صبا را از پدرش آموخت و بعد از ازدواج خواهرش با محمدرضا لطفی نوازنده چیره دست، ردیف های دیگری را از او فرا گرفت.
بیژن در سال 53 وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او که از نوجوانی همکاری هنری خود را در رادیو سنندج با برنامه کودک شروع کرده بود تا سن 26 سالگی به جهت بودن در خانواده ای هنر دوست و همکاری با رادیو و زندگی با موسیقی به نوازنده ای چیره دست و موسیقیدانی رو به رشد تبدیل شده بود. وی از بنیانگذاران گروه شیدا، گروه عارف و از اعضای اصلی گروه کامکارها است و در نواختن رباب، دف، تنبک، قیچک و تار بسیار توانایی دارد. او علاوه بر نوازندگی در بسیاری از کنسرتها و آلبوم های موسیقی به خوانندگی پرداخته و اثر ارزشمند “کجایید ای شهیدان خدایی”(با آهنگسازی هوشنگ کامکار) با صدای او ضبط شده است.
به گفته اهالی موسیقی مهمترین نقش بیژن کامکار در موسیقی ایران ، وارد کردن ساز دف برای اولین بار به اجراهای عمومی است. وی زمانی که در گروه شیدا فعالیت می کرد به پیشنهاد محمدرضا لطفی از ساز دف در یکی از کنسرتهای گروه استفاده کرد که با اقبال فراوان علاقهمندان مواجه شد و امروزه دف یکی از سازهای مهم در گروههای موسیقی ایرانی است . می توان گفت تا قبل از آن ساز دف بیشتر در مراسم مذهبی دراویش استفاده می شد. و بعد از این اقبال بود که کنسرتهای بسیاری در ایران و کشورهایی چون آلمان، سوئیس و بلژیک برای معرفی دف و موسیقی سنتی ایرانی با خوانندگان چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کرد.
وی در طول دوران هنری خود آثار بسیار با همکاری نوازندگان و خوانندگان مطرح موسیقی سنتی ایران تولید کرده است از جمله آثار مطرح وی می توان به آلبومهای جان جان، چهره به چهره ، سواران دشت امید ، چاووش ۲ ،۳، ،۵، ،۶، ،۷، ،۸، ۹و۱۰ ، سپیده ، به یاد طاهرزاده ، بهاران آبیدر، نوا، در گلستانه و آثار دیگر اشاره کرد. وی در مصاحبه ای که سال 97 انجام داد گفته بودند که به دلیل مشکلاتی که برای دستش به وجود امده کمتر تدریس میکند و گفتند” ما قدرت و شور و هیجان جوانی مان را در هنر گذاشتیم و دیگر نوبت جوانان است که از تجربیات ما بهره ببرند.”